جمعه سیصد و چهل و سوم: طاعت شیطان

ساخت وبلاگ

مولای من سلام ...

از خودم می‌پرسم اگر شیطان آن تمرد نخستین را نمی‌کرد، احوال خلقت چگونه بود؟ اگر نه زاد و ولد بود، نه هبوط و نزول و صعود و سلوک؛ پس نه نبی و ولی و پیامبری لازم بود و نه کتاب و وحی و الهام. نه قیامتی بود که همانجا که آدم بود، قیامتش بود و نه اهل دوزخی بود که آتشی برپا باشد. گویی از ازل در اندیشه پروردگار حضور شیطان و تمردش مستتر بوده. به زبان عامیانه‌ و در تناسب فهم خودم، انگار از ابتدا خدا روی نافرمانی شیطان حساب می‌کرده.

آقای ِمن

فرض کنیم شیطان بر سر دوراهی مانده است که آیا باید سجده کند یا نه. در این کشمکش نیز تصمیم به سجده میگیرد و تمام جاده خلقت به سوی دیگری منحرف میشود. به آن سو که انسان همچون فرشتگان اگرچه کل اسماء الهی را میداند اما نمیتواند تجلی همه اسامی باشد. خلاصه همه چیز به سویی پیش برود که نقشه خطا نگیرد و انسان در همان نقطه که هست ابدی بماند، آیا این عدم تمرد، خودش تمرد بزرگتری نیست؟ مثل اینکه یک مربی به بازیکن در زمین امر کند که توپ را به خارج زمین بزن و او نزند، ظاهر این است که توپ به اوت نرفته اما آیا این به اوت نرفتن، تمرد بزرگتری نیست؟

جناب ِجان

اگر تمرد، عبادت و طاعت شیطان باشد، آنجاست که می‌توان این نافرمانی را نیز تمکین ابلیس دانست. اگر شیطان دعوت کننده دیگران به گمراهی است، دعوت کننده شیطان به گمراهی می‌تواند راه‌آفرین باشد. چه بسا در این نگاه آیه « قالَ رَبِّ بِما أَغْوَيْتَنِي» نه به منزله ترک ادب شیطان بلکه اقرار به توحید افعالی پروردگار باشد

حضرت پناه

غرض این است که هرکس عبادتی فراخورخود دارد و چه بسا عبادت شیطان، ضلالت ما باشد. اصناف اولیای الهی همین یک صورت نیست که هرچه در کتب تذکره میخوانیم همه اهل فضل و متولد خانواده اهل ایمان و طلبه حوزه و به اجتهاد رسیده در نوجوانی و جوانی باشند! اولیای خدا آنچنان پینهان هستند که شاید در باور ما نیز نگنجد. جمعه سیصد و چهل و سوم مقارن با پایان بهار نود و هشت را به این دعا ختم میکنم. آقاجان، ما را چنان که میدانید و خدا می‌پسندد با عبادت خودمان آشنا بفرمایید. عبادتی که برای تحقق آن افریده شده ایم

جمعه سیصد و بیستم و پنجم: فرسودگی...
ما را در سایت جمعه سیصد و بیستم و پنجم: فرسودگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jomenevisi بازدید : 267 تاريخ : پنجشنبه 6 تير 1398 ساعت: 5:50