جمعه سیصد و بیستم و پنجم: فرسودگی

متن مرتبط با «چهارم» در سایت جمعه سیصد و بیستم و پنجم: فرسودگی نوشته شده است

جمعه ششصد و سی و چهارم:‌ کسی نبودن

  • مولای من سلام ...جمعه ششصد و سی و چهارم، نخستین جمعه از آذر سال دو است. از شما پنهان نیست آنچه می‌گذرد. از نابخشندگی خود شرمسارم و نمی‌دانم این خشمِ عظیم از کدام آتش حرارت می‌گیرد. دائم زیر لب تکرار می‌کنم که فلانی ... برای خودت کسی نباش! همه گرفتاری از این است که برای خودمان کسی شده‌ایم اما فاصله حرف تا عمل بسیار است. دستم به دامانت؛ هدایت ... هدایت ... هدایت ... بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جمعه ششصد و بیست و چهارم: جنایت حماقت‌آلود

  • ۶۲۴مولای من سلام ...آنکه مسند نبی را غصب کرده بود؛ عاقبتش رسید به حسین‌کشی! خود را جانشین و صحابه پیامبر می‌دانستند و کار به چنان انحراف عظیمی رسید که رسوایی‌اش الا به خون جد شهید، میسر نبود. سپس در زیارات و ادعیه، جاودان‌ترین لعن‌ها را بر جان خود و تابعان و مشایعت‌گران خود خریدند.آقای مناین سرانجام غاطب مسند نبی است. حالا شما بفرما آنکه مسند حسین را غصب کرده است به استقبال کدام جنایت راهی است؟ آنان که در سپاه یزید می‌شوریدند به طمع ملک ری و سالاریِ دنیا؛ معامله به قصد کردند اما وای بر آنها که جنایت را به نیت عبادت و با وضو و روزه مرتکب می‌شوند. جنایتِ حماقت‌آلود؛ تلخ‌ترین تراژدی آدم‌نوشته است.جمعه ششصد و بیست و چهارم به بیست و چهارمین روز شهریور سال دو منتهی است و ارادت‌تان باقی ... چه خوش‌تر که از چشم پنهان باشید تا در چشمِ خردهای علیل از عیارتان کاسته شود. ما به خیالِ صادق نیازمندتریم تا به واقعیتی سافل بخوانید, ...ادامه مطلب

  • هفته پانصد و پنجاه و چهارم:‌ ذرات

  • مولای من سلام ...هفته پانصد و پنجاه و چهارم مقارن با بیست و هشتم بهمن سال یک به سر رسید. هفته‌ای که در آن عظمت ذرات و اهمیت جزییات برایم فهم شد. پس از هفته‌هایی که برف بارید. هفته‌هایی که معاینه‌ها و آزمایش‌ها خوب بود؛ سرانجام رسید آن هفته‌ای که قفل نوشتن باز شد و چیزهایی که در ذهنم مدتها مزه می‌کردم را به کاغذ رساندم.آقای من ...فردا مبعث است. هفته پنج‌پنج‌پنج می‌شود اولین هفته پس از بعثت و اولین جمعه شعبان در سال یک و انگار که همه چیز طعم آغاز داشته باشد. همواره مبعث برای من روز آغاز بوده و کارهای متعددی را از این وقت شروع کرده‌ام. جمله‌ای است که سالها در دلم تکرار می‌شود:آنکس برگزیده می‌شود که گزیده زندگی کند. و هفته برگزیدگی را به توکل بر خدای شما آغاز می‌کنم بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جمعه سیصد و هشتاد و چهارم: پیله

  • مولای من سلامهستی دست به کار است که آدم بار بیاورد اما چه سود اگر آدم نخواهد که آدم بشود. چله در خانه مانی گذشته است و به لطف خدا و به یُمن نگاه شما بی پوچی نیز نگذشته اما نه آنگونه که باید باشد. شبیه, ...ادامه مطلب

  • جمعه سیصد و هفتاد و چهارم: جنایت مقدس

  • 374مولای من سلامجمعه سیصد و هفتاد و چهارم مقارن با چهارم بهمن ماه نود و هشت فرا رسید. مسیر بلند و پر نشیب و فرازی طی شده است. هزاران سطر نوشته‌ام و بی‌تردید سطرهای زیادی محل ایراد و اشکال است. جمعه نو, ...ادامه مطلب

  • جمعه سیصد و شصت و چهارم: موبایل

  • مولای من سلام ...سیصد و شصت و چهارم,ین هفته به بیست و چهارم, آبان نود و هشت ختم شد! چه شب‌هایی گذشت، چه جانی به لب آمد، به لرزها بر تن افتاد و چه اضطراب‌ها تجربه شد و چه حرف‌ها ناگفته بلعیده شد. شما مید, ...ادامه مطلب

  • جمعه سیصد و سی و چهارم: مرگ

  • 334جان ِدلم ... سلاماین تعبیر را با خودم مزه مزه کردم و بعد تقدیمتان شد. دلم را شما جانید و بی شما لاشه تپنده‌ای است که توفیری با قلب حیوان ندارد. این جمعه که پایان فروردین نود و هشت است، دو قدم مانده, ...ادامه مطلب

  • جمعه سیصد و بیست و چهارم: وادی تسلیم

  • مولای من سلامنظام هستی، حساب دارد، کتاب دارد، مربی داریم، رب داریم؛ باری به هرجهت که نیستیم؛ راه آنی است که رب العالمین مقرر فرماید. هرکس را از مسیری می‌رسانند. یکی با درس و کتاب، یکی با جذبه و شوق، ی, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها